خاص - پيام‌هاي ارسالي

هـيچ حسـے قشنـگ تَـر از ايـن نيـست کـہ وقتـے بـآهـآش قَهـرے نصف شَـب يهـو يـہ اس اَزَش ميـآد کـہ نوشتـہ : اَصلاً مَعلـومـ هست چـرـآ ايـن وقتِ شَـب بغـَل ِ مَـن خـآليـہ ؟

Tue, 13 Oct 2015 16:53:00 GMT

هـيچ حسـے قشنـگ تَـر از ايـن نيـست کـہ وقتـے بـآهـآش قَهـرے نصف شَـب يهـو يـہ اس اَزَش ميـآد کـہ نوشتـہ : اَصلاً مَعلـومـ هست چـرـآ ايـن وقتِ شَـب بغـَل ِ مَـن خـآليـہ ؟

به خـــــــدا ” دل ” آلزايمــــــــر نمي گيرد ! بفهميــد آدم ها . . .

Mon, 02 Nov 2015 10:32:00 GMT

به خـــــــدا ” دل ” آلزايمــــــــر نمي گيرد ! بفهميــد آدم ها . . .

اگر در دل کسي جايي نداري فرش زير پايش هم نباش...جايي که بودن و نبودنت هيچ فرقي نداره نبودنت رو انتخاب کن.اينگونه به بودنت احترام گذاشتي...محبوب همه باش/معشوق يکي مهرت را به همه هديه کن/عشقت رو به يکي..با هر رفتني اشک نريز و با هر امدني لبخند نزن شايد انکه رفته باز گردد وانکه امده برود..انقدر محکم و مقتدر باش که با اين محبت ها و بي مهري ها زمين گير نشوي....

Sat, 07 Nov 2015 13:24:00 GMT

اگر در دل کسي جايي نداري فرش زير پايش هم نباش...جايي که بودن و نبودنت هيچ فرقي نداره نبودنت رو انتخاب کن.اينگونه به بودنت احترام گذاشتي...محبوب همه باش/معشوق يکي مهرت را به همه هديه کن/عشقت رو به يکي..با هر رفتني اشک نريز و با هر امدني لبخند نزن شايد انکه رفته باز گردد وانکه امده برود..انقدر محکم و مقتدر باش که با اين محبت ها و بي مهري ها زمين گير نشوي....

گاه دلتنـــــــگ مي شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــي ها حسرت ها را مي شمارم و باختن ها وصداي شکستن را ... نميدانم من کدامين اميد را نااميد کردم وکدام خواهش را نشنيدم وبه کدام دلتنگي خنديدم که چنين دلتنگــــــــــــــــم

Sun, 11 Oct 2015 09:26:00 GMT

گاه دلتنـــــــگ مي شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــي ها حسرت ها را مي شمارم و باختن ها وصداي شکستن را ... نميدانم من کدامين اميد را نااميد کردم وکدام خواهش را نشنيدم وبه کدام دلتنگي خنديدم که چنين دلتنگــــــــــــــــم

چه تفاوتي ميکند کنارت باشم يا چند کوچه آن طرفتر ...!!! پاي دوست داشتن که در ميان باشد ..... دل تن گي .....!!!! دمار آدم را در مي آورد..

Sun, 11 Oct 2015 09:31:00 GMT

چه تفاوتي ميکند کنارت باشم يا چند کوچه آن طرفتر ...!!! پاي دوست داشتن که در ميان باشد ..... دل تن گي .....!!!! دمار آدم را در مي آورد..

چه کسي ميفهمد؟در دلم رازي هست ميسپارم انرا به خيال شب وتنهايي خود.به کدامين انسان؟به کدامين مخلوق؟تو بگو هست کسي تا مرا دريابد؟چه طنين انگيز است تق تق پاي خيالم که به ديباچه ي فردا به خدا مي راند.وچه زيباست نياز من و ناز دل بي تاب من وخاطره ايي پر احساس..ولي افسوس که در راه دلم گم گشته تو به من ميخندي و من از خنده ي تو ميفهمم که کسي نيست مرا دريابد....

Tue, 03 Nov 2015 21:03:00 GMT

چه کسي ميفهمد؟در دلم رازي هست ميسپارم انرا به خيال شب وتنهايي خود.به کدامين انسان؟به کدامين مخلوق؟تو بگو هست کسي تا مرا دريابد؟چه طنين انگيز است تق تق پاي خيالم که به ديباچه ي فردا به خدا مي راند.وچه زيباست نياز من و ناز دل بي تاب من وخاطره ايي پر احساس..ولي افسوس که در راه دلم گم گشته تو به من ميخندي و من از خنده ي تو ميفهمم که کسي نيست مرا دريابد....

هرگز به ادم هاي مهربان زخم نزنيد چون گوشه ي قلب خدا زخمي ميشه...ادم هاي مهربان در مقابل خوبي هاي يه طرفه هرگزاحساس حماقت نميکنند..چون خوب بودن براي انها عادت شده.ادم هاي مهربان از سر احتياجشان مهربان نيستند انها دنيا رو کوچکتر از ان ميبينن که بدي کنند...ادم هاي مهربان خود انتخاب کردند که نبينند نشنوند و به روي خود نياورند نه اينکه نفهمند..هزاران فرياد پشت سکوتشان هست....

Thu, 05 Nov 2015 21:12:00 GMT

هرگز به ادم هاي مهربان زخم نزنيد چون گوشه ي قلب خدا زخمي ميشه...ادم هاي مهربان در مقابل خوبي هاي يه طرفه هرگزاحساس حماقت نميکنند..چون خوب بودن براي انها عادت شده.ادم هاي مهربان از سر احتياجشان مهربان نيستند انها دنيا رو کوچکتر از ان ميبينن که بدي کنند...ادم هاي مهربان خود انتخاب کردند که نبينند نشنوند و به روي خود نياورند نه اينکه نفهمند..هزاران فرياد پشت سکوتشان هست....

مادامي که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است.همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند/باد باعثطراوتش ميشود اب باعث رشدش ميشود و افتاب پختگي و کمال ميبخشد اما...به محض منقطع شدن از درخت و جدايي از"اصل"اب باعث گنديدگي باد باعث پلاسيدگي و افتاب باعث پوسيدگي و از بين رفتن طراوتش ميشود..مراقب اصالتمان باشيم که انسانتيمان از بين نرود...

Fri, 20 Nov 2015 12:29:00 GMT

مادامي که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است.همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند/باد باعثطراوتش ميشود اب باعث رشدش ميشود و افتاب پختگي و کمال ميبخشد اما...به محض منقطع شدن از درخت و جدايي از"اصل"اب باعث گنديدگي باد باعث پلاسيدگي و افتاب باعث پوسيدگي و از بين رفتن طراوتش ميشود..مراقب اصالتمان باشيم که انسانتيمان از بين نرود...

بيچاره پاييز ... دستش نمک ندارد! اين همه باران به آدم ها مي بخشد اما همين آدم ها تهمت نارواي خزان را به او مي زنند ... خودمانيم ... تقصير خودش است؛ بلد نيست مثل «بهار» خودگير باشد تا شب عيدي زير لفظي بگيرد و با هزار ناز و کرشمه سال تحويلي را هديه دهد! سياست «تابستان» را هم ندارد که در ظاهر با آدم ها گرم و صميمي باشد ولي از پشت خنجري سوزناک بزند ...

Mon, 14 Dec 2015 12:09:00 GMT

بيچاره پاييز ... دستش نمک ندارد! اين همه باران به آدم ها مي بخشد اما همين آدم ها تهمت نارواي خزان را به او مي زنند ... خودمانيم ... تقصير خودش است؛ بلد نيست مثل «بهار» خودگير باشد تا شب عيدي زير لفظي بگيرد و با هزار ناز و کرشمه سال تحويلي را هديه دهد! سياست «تابستان» را هم ندارد که در ظاهر با آدم ها گرم و صميمي باشد ولي از پشت خنجري سوزناک بزند ...

تو عزيزِ خدايي ! و آرزوي کسي در اين دنـيا که هـر روز صبح به شوقِ ديدن تو چشم هايش را باز مي کند! هر روز صبح خندان تر باش! آرام تر؛ مهربان تـر؛ بخشنده تر؛ صبورتر؛ باگذشت تر..! حواست به نگاه خدا باشد که چش‍مش به زيباتر شدن و لـايق تر شدن توست! صبح يعني لبخند… لبخند يعني تو… تو يعني اوج خلقت…

Thu, 17 Dec 2015 10:11:00 GMT

تو عزيزِ خدايي ! و آرزوي کسي در اين دنـيا که هـر روز صبح به شوقِ ديدن تو چشم هايش را باز مي کند! هر روز صبح خندان تر باش! آرام تر؛ مهربان تـر؛ بخشنده تر؛ صبورتر؛ باگذشت تر..! حواست به نگاه خدا باشد که چش‍مش به زيباتر شدن و لـايق تر شدن توست! صبح يعني لبخند… لبخند يعني تو… تو يعني اوج خلقت…

خدا گفت:زمين سرد است.چه کسي ميتواند زمين را گرم کند؟زن گفت:من ميتوانم و خدا به او شعله داد.زن شعله اش را در قلبش گذاشت قلبش اتش گرفت/خداوند لبخند زد زن پر از نور شد زن زيبا شد.خدا گفت :زن!شعله را خرج کن.زن عاشق شد/مادر شد/مهر شد/ماه شد...درتمام اين سالها خدا سوختن زن را تماشا کرد.خدا گفت:اگر زن نبود زمين من هميشه سرد بود.....

Tue, 03 Nov 2015 20:57:00 GMT

خدا گفت:زمين سرد است.چه کسي ميتواند زمين را گرم کند؟زن گفت:من ميتوانم و خدا به او شعله داد.زن شعله اش را در قلبش گذاشت قلبش اتش گرفت/خداوند لبخند زد زن پر از نور شد زن زيبا شد.خدا گفت :زن!شعله را خرج کن.زن عاشق شد/مادر شد/مهر شد/ماه شد...درتمام اين سالها خدا سوختن زن را تماشا کرد.خدا گفت:اگر زن نبود زمين من هميشه سرد بود.....

وقتي از يه نفر ميرنجي حتي اگه بگي بخشيديش يه چيزي ته دلت مي مونه.کيه نيست...يه جاي زخمه...يه چيزي که نميزاره اوضاع مث قبل بشه...هر چقدر هم تلاش کني وخودتو بزني به اون راه و بگي نه....بي فايده اس/يه چيزي اين وسط از بين رفته و جاي خاليش تا هميشه درد ميکنه...يه چيز سنگيم مث "حرمـــــت"

Thu, 05 Nov 2015 21:07:00 GMT

وقتي از يه نفر ميرنجي حتي اگه بگي بخشيديش يه چيزي ته دلت مي مونه.کيه نيست...يه جاي زخمه...يه چيزي که نميزاره اوضاع مث قبل بشه...هر چقدر هم تلاش کني وخودتو بزني به اون راه و بگي نه....بي فايده اس/يه چيزي اين وسط از بين رفته و جاي خاليش تا هميشه درد ميکنه...يه چيز سنگيم مث "حرمـــــت"

شانه ات را دير اوردي سرم رو باد برد..خشت خشت و اجر اجر پيکرم را باد برد..آه اي گنجشکهاي مضطرب شرمنده ام..لانه ي بر شاخه هاي لاغرم را باد برد.من بلوطي پير بودم پاي يک کوه بلند..نيمم آتش سوخت نيم ديگرم رو باد برد..از غزلهايم فقط خاکستري مانده به جا..بيت هاي روشن و شعله ورم را باد برد..با همين نيمه همين معمولي ساده بساز..دير کردي نيمه ي عاشق ترم را باد برد......

Mon, 02 Nov 2015 09:59:00 GMT

شانه ات را دير اوردي سرم رو باد برد..خشت خشت و اجر اجر پيکرم را باد برد..آه اي گنجشکهاي مضطرب شرمنده ام..لانه ي بر شاخه هاي لاغرم را باد برد.من بلوطي پير بودم پاي يک کوه بلند..نيمم آتش سوخت نيم ديگرم رو باد برد..از غزلهايم فقط خاکستري مانده به جا..بيت هاي روشن و شعله ورم را باد برد..با همين نيمه همين معمولي ساده بساز..دير کردي نيمه ي عاشق ترم را باد برد......

باران اين روزها را دوست دارم گويي در ميان صداي قطره هايش کسي بر من مژده بخشايش مي دهد شايد هم خيالاتي شده ام و اين فقط اشک حسرت فرشتگان است که در ماتم انسان نشدنم فرو مي ريزند از مهرباني خداي مهربانم به دور است نبخشايد پس ببار باران بخشايش بر سر تمامي بخشودگان اين ماه...

Fri, 30 Oct 2015 14:15:00 GMT

باران اين روزها را دوست دارم گويي در ميان صداي قطره هايش کسي بر من مژده بخشايش مي دهد شايد هم خيالاتي شده ام و اين فقط اشک حسرت فرشتگان است که در ماتم انسان نشدنم فرو مي ريزند از مهرباني خداي مهربانم به دور است نبخشايد پس ببار باران بخشايش بر سر تمامي بخشودگان اين ماه...

هوا گرفته بود باران ميباريد کودکي آهسته گفت خدايا گريه نکن درست ميشه افسوس که آرزو هايم بربال هاي ياد تو سوار است که هر لحظه به يادمي . دوري تعبيريست که فاصله ها از ما دارند اما بي خبرند از نزديکي دلهايمان

Fri, 30 Oct 2015 14:15:00 GMT

هوا گرفته بود باران ميباريد کودکي آهسته گفت خدايا گريه نکن درست ميشه افسوس که آرزو هايم بربال هاي ياد تو سوار است که هر لحظه به يادمي . دوري تعبيريست که فاصله ها از ما دارند اما بي خبرند از نزديکي دلهايمان